کد مطلب:68038 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:290

در شهرها و آبادیهای گیتی











صاحب الغدیر، برای به سامان رسانیدن آرمانهای خویش، كه در رأس همه ی آنها نشر ولای صحیح قرار داشت و ایجاد وحدتی اصولی و تفاهم شده در میان مسلمانان،نیز دست یافتن به مآخذ مهم و معتبر اسلام به خاطر نشر اسلام درست و احیای سنت و رفع تحریفها و بدعتها، و نیز شناخت دیگر جوامع اسلامی، در فرصتهایی به حركت و سفر می پرداخت. این سفرها را به صورتی بس ساده و اقتصادی انجام می داد، چنانكه با زندگی عالم زاهدی چون او وفق دهد. در سرزمینها و شهرها كعبه ی آمالش كتابخانه ها بود، چه عمومی و چه شخصی، و هم استادان و محققان و متفكران و دانشجویان و طلاب. مردمان نیز- آنان كه او را می شناختند- قدومش را گرامی می داشتند و از سر محبت و ولاء، و علاقه به علم و عالم، با این مجاهد راه، همگامی و همكاری می كردند. چنانكه از جمله، در مجله ی كتابخانه ی نجف می خوانیم:

نخستین لطفی كه از رئیس كتابخانه دیدیم[1] تغییر ساعات رسمی به مدت كار كتابخانه و توسعه ی وقت مطالعه بود، به همان ترتیبی كه علامه ی امینی می خواست. چنانكه این كار را برای تسهیل مطالعه و همكاری و ابراز علاقه به علامه ی امینی، مدیر كتابخانه ی رامپور و جاهای دیگر نیز كرده بودند. این بود كه هر روز ساعت 6 صبح به كتابخانه می آمدیم تا 1 بعدازظهر. در این وقت برای استراحت به خانه باز می گشتیم تا ساعت 4. سپس به كتابخانه می آمدیم و به مطالعه و نوشتن و استنساخ خود ادامه می دادیم تا 8 بعدازظهر. و بدین ترتیب هر روز بین 11 تا 12 ساعت مرتب كار می كردیم.[2] .

[صفحه 336]

و همی به یاد داریم كوششهایی را كه از مدیر محترم كتابخانه، استاد فاضل، امتیاز علیخان عرشی[3] مشاهده كردیم. وی برای پایدار ماندن این بنیاد مقدس فرهنگی و جمع آوری كتب پربها و مواریث نادر علمی و حفاظت سرمایه ی كتابخانه از هیچ گونه فعالیتی فرو گذار نكرده است... برنامه ی كتابخانه از ساعت 10 صبح تا 4 بعدازظهر بود، ولی چون استاد نامبرده دید این وقت برای مطالعات ممتد علامه ی امینی بسنده نیست، دستور داد كه تا ما در «رامپور»یم كتابخانه از ساعت 6 بامداد تا 4 بعدازظهر، 10 ساعت متوالی، باز باشد. و خود استاد مرتبا صبحها پیش از ساعت 6 حاضر می شد و كتابهایی كه مورد نیاز ما بود آماده می كرد و دم دست می گذاشت. این كار [زود آمدن بامداد ساختن كتابها] بسی سخت و مشقت بار بود، اما به حكم عاطفه و برای خدمت به علم و فضیلت، خویش را برای انجام دادن آن مهیا ساخته بود و بدین زحمت گرانبها تن در داده بود.[4] .

[صفحه 337]

همین گونه دارندگان نسخه های نفیس- چنانكه در پیش نیز یاد كردیم- از سر ارادت به كار و مقصد وی، و هم اطمینان به امانت او، نسخه هایی گرانبها، برای كتابخانه، به او می سپردند، یا به شخص وی اهدا می كردند، و او نیز به كتابخانه ی مولی اهدا می كرد. چنانكه در «صحیفة المكتبه» در شرح آثار مهم كتابخانه ی ناصریه می خوانیم:

19- ذخیرة المآل فی شرح جواهر اللال فی فضائل الآل. تألیف شهاب الدین احمد بن عبد القادر حفظی شافعی... در 406 صفحه. این نسخه گرفته شده از نسخه ای نفیس، به خط مؤلف، كه نزد استاد محقق سید سبط الحسن بود و به علامه ی امینی اهدا كرد. معظم له نیز آن نسخه را به كتابهای كتابخانه ی امیرالمؤمنین «ع» ضمیمه كردند.[5] .

باری این سفرها سرشار بود از استنساخ، مطالعه، تهیه ی مآخذ، برخورد و ملاقات با استادان، اصلاح و ارشاد مردم، تربیت اهل و تأثیر در آنان و گاه گاه، اقامه ی جماعت، منابر عمومی، و القای بحث و ایجاد زمینه های فكری در مسائل مربوط به شكل حكومت در اسلام. مهمترین نتیجه ی این سفرها، نشر مفاهیم ولایت بود، زیرا صاحب الغدیر به هر سامانی كه می رفت و به هر آبادیی كه پای می نهاد،مفاهیم ولایت صحیح را با خود می برد و نشر می داد و تازه می كرد، و همه جا ولای فلسفه ی سیاسی حكومت «غدیر» را خاطرنشان می ساخت. شهرهایی كه وی با خصوصیات یاد شده به آنها سفر كرده است، به جز شهرهای عراق، از جمله اینهاست:حیدرآبادد كن، علیگره، بمبئی، لكهنو، پتنه، رامپور، جلالی (در هند)، اصفهان،قم، مشهد، همدان، كرمانشاه، تبریز، بیروت، دمشق، مكه، مدینه، فوعه، كفریه، معرة مصرین، نبل، حلب... كه گزارشی از این سفرها انتشار یافته است.

[صفحه 338]



صفحه 336، 337، 338.





  1. مقصود كتابخانه ی عمومی خدابخش است در پتنه (هند).
  2. صحیفة الكتبه (فارسی)، شماره ی 5:3.
  3. نام وی در صحیفه، سهوا ممتاز علی عرشی ضبط شده است، ولی او همان امتیاز علیخان عرشی است مؤلف كتاب تحقیقی «استناد نهج البلاغه». این محقق كتابشناس خود از اهل سنت است، ولی مطالعات سرشار وی در نسخه ها و مآخذ، او را واداشته است تا واقعیتی را در مورد «نهج البلاغه» به رشته ی تألیف كشد. این واقعیت، درستی و قطعیت استناد «نهج البلاغه» است به امام علی بن ابیطالب و امانت قطعی سید شریف رضی، و صحت نظر صدها دانشمند و كتابشناس اسلامی كه در طول قرون اسلامی، پس از تألیف «نهج البلاغه»، موضوع را همین گونه دانسته اند.استاد عرشی در این كتاب كه به انگلیسی نوشته شده است و سپس به عربی گردانیده شده، صحت انتساب خطب و كلمات قصار «نهج البلاغه» را به امام براساس صدها مأخذ، و نسخه های قدیمتر از سید رضی (م 406) كه آنها را نقل كرده اند اثبات می كند. این اثبات صحت نسبت، از روی سند است. سپس قول می دهد كه در كتابی دیگر، صحت انتساب مطالب «نهج البلاغه» را به امام، بر پایه ی مضامین و متن، نیز به اثبات برساند. امید كه به این خدمت فكری و ایدئولوژیكی اسلامی نیز توفیق یابد.
  4. «صحیفة المكتبه»، ترجمه ی فارسی، شماره ی 68:2 با اندك تصرفی در عبارت.
  5. «صحیفة المكتبه» (فارسی)، شماره ی 21:2.